فرار به جنوب بعد از دوئل عشقی مرگبار
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۵۴۶۶۴
پسر جوان که در یک دوئل عشقی مرگبار دوستش را کشته و با هویتی جعلی در یکی از شهرهای جنوبی کشور مخفیانه زندگی میکرد در کمتر از ۲ ماه دستگیر شد.
ساعت ۱۲:۳۰ یکشنبه ۲۱ آبان، نگهبان پارکی در حوالی خیابان آیتالله مدنی تهران با پلیس تماس گرفت و مدعی شد که شاهد درگیری خونینی بین دو پسر جوان بوده است.
به دنبال این تماس مأموران کلانتری ۱۰۶ نامجو راهی محل حادثه شده و با بدن نیمه جان پسری ۲۵ ساله در حالی مواجه شدند که با ضربه چاقو مجروح شده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در حالی که تلاش کادر درمان برای نجات پسر جوان آغاز شده بود سه ساعت بعد از درگیری خونین، کاوه تسلیم مرگ شد. گزارش این جنایت به بازپرس امیرحسین علیمردان و تیم بررسی صحنه جرم اعلام شد.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت با دریافت این خبر راهی صحنه جنایت شده و در بازبینی دوربینهای اطراف محل جنایت تصویر متهم فراری را به دست آوردند. زمانی که تصویر پسر جوان به اهالی محل نشان داده شد، آنها پسر جوان را شناسایی کردند. بهنام، ۲۴ ساله در کار خرید و فروش مشروبات الکلی بود.
تیم جنایی راهی خانه بهنام شد، اما متهم متواری شده و هیچ رد و سرنخی از خود به جا نگذاشته بود. بررسیها برای یافتن ردی از متهم ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت دریافتند وی در یکی از شهرستانهای جنوبی کشور با هویتی دیگر زندگی مخفیانهای دارد.
با به دست آمدن این سرنخ، کارآگاهان راهی جنوب کشور شده و موفق شدند او را دستگیر کنند. متهم وقتی به اداره آگاهی منتقل شد در تحقیقات به قتل رقیب عشقیاش اعتراف کرد.
گفتگو با متهم
پسرجوان در کمتر از دوماه پس از قتل در حالی دستگیر شد که حتی یک درصد هم احتمال نمیداد هویت جعلیاش لو برود.
مقتول را میشناختی؟
سالها باهم رفیق بودیم، اما یک دختر این رفاقت را نابود کرد. در حقیقت ما دوئل کردیم، اما نه با اسلحه بلکه با چاقو.
این دختر که بود که به خاطرش دوست صمیمیات را کشتی؟
۶ ماه قبل به یک میهمانی دعوت شدم که مقتول و دوست دخترش هم آنجا بودند. من با دیدن آن دختر عاشقش شدم و دنبال فرصتی بودم تا رابطه آنها به هم بخورد و من با المیرا دوست شوم و شاید هم ازدواج کنم.
فرصت را به دست آوردی؟
فرصت را ساختم، نقشهام هم خوب پیش میرفت، اما نمیدانم چرا یک دفعه ورق برگشت. به دوستم پیام میدادم و میگفتم المیرا عاشق من شده است.
یا در میهمانیهایی که المیرا هم بود با او عکس میانداختم و عکسها را برای مقتول ارسال میکردم تا ثابت کنم من و آن دختر با هم هستیم. اما یک شب او عکسها را به المیرا نشان داد و دستم رو شد دختر جوان منکر همه ماجرا شد و مقتول هم حرفهای او را باور کرد و با من دشمن شد.
شب حادثه چه اتفاقی افتاد؟
دوستم با من قرار گذاشت. قرارمان پارکی در محله نظامآباد بود. به محل قرار رفتم از او خواستم که المیرا را فراموش کند، اما با هم درگیر شدیم. من هم با چاقویی که به همراه داشتم ضربهای به او زدم. اما قصدم قتل نبود، فقط میخواستم از او زهر چشم بگیرم.
کی از جنایت باخبر شدی؟
همان زمان شب دوستانم خبر دادند و فرار کردم. یکی از اقوامم در جنوب کشور زندگی میکرد. تصمیم گرفتم با هویتی جعلی زندگی جدیدی شروع کنم.
با کمک فامیلم خانهای اجاره کردم. در این مدت هم برای گذران زندگیام جوشکاری میکردم. اصلاً تصور نمیکردم با هویت جعلی که درست کرده بودم پلیس بتواند ردی از من پیدا کند.
روزنامه ایران
منبع: پول نیوز
کلیدواژه: دستگیر جنایت جنایت هولناک جنایت خانوادگی جنایت شیمیایی پسر جوان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۵۴۶۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مستندی درباره مادری که دو بازیگر نقش دو دختر گمشده اش را بازی می کنند
همشهری آنلاین: اگر مستندبین حرفهای هستید یا حتی اگر تنها با مستندهای حیات وحش که از تلویزیون پخش میشود آشنایی دارید، پیشنهادهایی که در اینجا برای شما داریم میتواند حسابی سر ذوق تان بیاورد.
تاریخچه وحشت عامیانهکارگردان: کییرلا جانیس
سال ساخت: ۲۰۲۱
اگر از خورههای ژانر وحشت هستید و شبها تا یک فیلم ترسناک نبینید خوابتان نمیبرد، این مستند را از دست ندهید. دوستداران ژانر وحشت به زیروزبر این ژانر توجهی وسواسگونه دارند و سبکها، زیرگونهها و تکنیکهای فیلمهای این ژانر را به دقت بررسی میکنند. وحشت عامیانه یا وحشت فولکلور یکی از زیرگونههای ژانر وحشت در سینما و ادبیات است که از عناصر عامیانه برای وحشتآفرینی استفاده میکند. این مستند کاوشی در تاریخچه وحشت عامیانه از پیدایش آن به واسطه گسترشاش در تلویزیون بریتانیا در دهه ۱۹۷۰ تا احیای آن در دهه گذشته است.
فریداکارگردان: کارلا گوتیرز
سال ساخت: ۲۰۲۴
فریدا کالو، نقاش مکزیکی، بین سالهای ۱۹۰۷ تا ۱۹۵۴ زندگی کرد و با اینکه زندگی نسبتا کوتاهی داشت، اما به دلیل هنجارشکنیهایش یکی از چهرههای مهم هنر معاصر به شمار میرود. چهره فریدا برای کسانی هم که با تاریخ هنر و نقاشی آشنایی ندارند آشناست چراکه فریدا خودنگارههای زیادی از خود کشیده بود. فریدا پس از تصادفی سخت در سال ۱۹۲۵ برای اولین بار شروع به نقاشی کرد و دردهای خودش، همجنسانش و ملتش را روی بوم آورد. زندگی پرماجرای فریدا تا به حال موضوع چند مستند و فیلم داستانی بوده. این مستندانیمشین هم نگاهی به زندگی این نقاش برجسته مکزیکی دارد.
چهار دخترکارگردان: کوثر بن هنیه
سال ساخت: ۲۰۲۳
روزی دو دختر بزرگتر الفه، زنی تونسی که مادر ۴ دختر است، ناپدید میشوند. کوثر بن هنیه، کارگردان تونسی، از بازیگران حرفهای دعوت میکند تا نقش دو دختر غایب را بازی کنند. برای الفه که غم غیاب دخترانش را بر دوش میکشد، حضور بازیگرانی در نقش آنها به معنی سر باز کردن زخمهای دل و جانش است. بن هنیه موقعیتی بدیع را شکل داده و تجربهای منحصربهفرد را در برابر دوربین ایجاد کرده که سویههای عاطفی و روانی مختلفی دارد. این مستند که برداشتهایی را از امید، طغیان، خشونت، خواهری و… عرضه میکند، سوالهایی اساسی را درباره شالوده جوامع ما به بحث میگذارد.
کد خبر 848052 منبع: همشهری آنلاین برچسبها سینمای مستند تلویزیون - مستند مادر